انجمن اسلامی دانشجویان مستقل

دانشگاه قم

همایش تدبیرها و توفیقات سیاست خارجی با حضور دکتر سعید زیباکلام / دوشنبه 24 فروردین ساعت 10 صبح

هفته نامه سوزنبان
کتابخانه
گزارش تصویری
رسانه سوزنبان
لوگو سایت
لوگوی نویسندگان
تبلیغات
مطالب در دست تهیه

شماس شامی به قلم حسن قنبری

| يكشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ب.ظ

نخستین صفحات از کتاب مجید قیصری را که ورق می زنی ناخودآگاه خیالت به سمت بیان تاریخ و وقایع نگاری خشک و بی روح تاریخی می رود آن هم از دیار رومیان و یونان و هم جواریشان با حلب و شام

اما در شماس شامی مخاطب با یک وقایع نگاری خط به خط از تاریخ روبرو نیست و نخواهد شد ، کتاب بیان رمان گونه ی تاریخ است و آنان که طرفداران پروپا قرص رمان و نوشته های بلند بدون قطع هستند حال و هوای آن را خوب می دانند ، مجید قیصری در شماس شامی تاریخ را بگونه ی رمان های هیجان انگیز و وصف ناشدنی قلم زده است ، وی در نوشته ای راجع به کتابش چنین می گوید : داستان اگر اجازه ندارد تاریخ را تحریف کند اما این توان و ظرفیت را داراست که تاریخ را از زاویه ایی نو به روایت بنشیند گویی که آنرا دوباره می آفریند ؛ در شماس شامی برهه ای از تاریخی مکرر باز هم تکرار می شود و هنوز نا مکرر است

مدتها پیش که « کتاب آه » یاسین حجازی را می خواندم ، در فصل های پس از حادثه عاشورا و بهنگام حرکت قافله اسرا به سوی شام مدام اثر از مرد و مردمی مجهول تکرار می شد ، مردمی که از یهود و نصارا بودند اما در مواجه با قافله اسرای کربلا ارباب خویش را مدح و ستایش می کردند که ما اینچنینیم و ارباب خویش را که نوادگی اش نسل ها با داوود نبی و سلیمان فاصله دارد چنان تکریم می کنیم که آب درون لیوان و ته مانده غذایش را به تبرک می بریم ؛ حال ای اعراب فخر فروش چگونه است که شما نوه ی پیغمبر خویش را سر بریده اید و به قتل و غارت خانواده اش پرداخته اید و قطعا قطعه های بدنش را نه برای تبرک بلکه برای پاداش به چنگ و دندان می کشید

موضوع رمان مجید قیصری این مردمان یهود و نصارا هستند که اعراب کافر می نامندشان و چون به گواه مقتل حسین ابن علی  در تاریخ هستند پس گفتار و اعمالشان واقعیت دارد و در تاریخ بوده اند حال نامشان چیست و چه بوده را من نمی دانم

شماس شامی روایت نامه های یولیوس شماس ارباب جالوت است که در مجلس عیش و نوش یزید بن معاویه و به هنگام حضور اسرا در قصر دستور قتل اربابش را یزید صادر می کند و او محکوم به خیانت به روم و خلیفه جوان می شودحال نوکر وفادار جالوت این شماس شامی که همه جا همراه او بوده قصد تبرئه اربابش از اتهام خیانت را دارد که نامه هایی سوی نماینده قیصر روم می فرستد

نامه های یولیوس روایت حمل رأس مبارک حسین بن علی توس خولی به شام است و اتفاقاتی عجیب که در اطراف دیر مقدس نصرانیان رخ می دهد ، اتفاقاتی که لحظه به لحظه در مقتل ذکر شده اند و سند تاریخی دارند و اینجا رنگ و بوی داستان و قصه به خود گرفته اند و طراوت و هیجان پیش بینی نشدن ذهن نویسنده را در خود دارند

جالوت ارباب داستان شماس شامی به دفاع و حمایت از زینب و زین العابدین در مجلس یزید بر می خیزد ، اربابی نصرانی که حیران و سرگشته قافله حسین و حقیقت حسین شده است

شماس شامی را مجید قیصری قلم زده است و انتشارات افق انرا منتشر کرده است و به جرأت می توان گفت از قدرتمند ترین رمانها و نوشته ها در باب واقعه عاشورا و عواقبش است که شیدایی یک نصرانی را این بار به حسین و قافله اش نشان می دهد

« پدر آگوست تینوس برای لحظه ای دست روی شانه سرورم گذاشت و روبه سرباز پناهنده گفت : از دست عالیجناب ناراحت نشوید ایشان قصد بدی ندارند فقط می خواهند بدانند علت جدا شدن شما از لشکر خلیفه چه بوده است این حق را به ایشان بدهید در نگاه اول باورش کمی سخت است آن هم بعد از پایان نبرد

سرباز پناهنده گفت : تا حالا معامله کرده اید ؟

سرورم گفت : خب بله

- اگر وسط معامله بفهمید باخته اید ، چه می کنید

- باخت را قبول می کنم

- حتی اگر تاثیر باخت تا لحظه ی مرگ با شما باشد ؟

سرورم کمی تأمل کردند انگار جوابی برای سرباز پناهنده نداشته باشند ، لحظه ای خیره شدند به سرباز در ضمن باید اضافه کنم که انگار سرورم از جسارت و نحوه ی برخورد سرباز خوشش آمده باشد گفت : اگر باز بگویم باخت را قبول می کنم ، چه می گویی ؟

- دروغ می گویید ، به آن خدایی که قبول دارید دروغ می گویید

پدر آگوست تینوس گفت : چطور فرزندم ؟

- مال باخت رفته باز می گردد ، اما باور فروخته شده هرگز باز نمی گردد ، در این جنگ من باورم را به معامله گذاشته بودم در حالی که خود نمی دانستم »

در انتهای کلام رمان شماس شامی از زبان و سمت و سوی فردی به حادثه ی عاشورا می نگرد که هیچ ارتباطی با دین ، فکر و عقیده امام حسین نداشته است و حامی و همدم یزید بوده است و گاه گاهی هم در اثر به مسلمانان طعنه هایی چون نوشیدن شراب و خوردن گوشت گراز می زند

  • ۹۲/۰۵/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">