انجمن اسلامی دانشجویان مستقل

دانشگاه قم

همایش تدبیرها و توفیقات سیاست خارجی با حضور دکتر سعید زیباکلام / دوشنبه 24 فروردین ساعت 10 صبح

هفته نامه سوزنبان
کتابخانه
گزارش تصویری
رسانه سوزنبان
لوگو سایت
لوگوی نویسندگان
تبلیغات
مطالب در دست تهیه

دقیقا 39 سال پیش 

شنبه 25 رمضان المبارک 1353 شمسی

درس اصول عقاید استاد گرانقدر سید علی حسینی خامنه ای ، احیاگر تفکر نوین اسلامی 

 

"اگر بپرسی آقا چرا این‌قدر با دشمن دین می‌سازی؟ با کسی که می‌دانی ضد دین است، چرا ضدیت نمی‌کنی، هیچ، دوستی هم به خرج می‌دهی؟ اگر این را از او بپرسی، در جواب چنین می‌گوید: «یقولون نخشی ان تصیبنا دائره» می‌گویند می‌ترسیم یک آسیبی به ما برسد؛ اگر دوستی نکنم، می‌ترسم به من آسیبی برسانند یا برساند.چقدر به گوش آدم آشناست این حرف‌ها. « نخشی ان تصیبنا دائره » می‌ترسیم برایمان دردسری درست بشود، می‌ترسیم برایمان اسبان زحمتی درست بشود؛ ببینید چه کلمات آشنایی است... "

 

متن پیش رو قسمتی از کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن » انتشارات جهادی؛ درس های اصول عقاید حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) در رمضان المبارک سال 1359 شمسی در مسجد امام حسن مجتبی(ع) می‌باشد.

قسمت انتخاب شده از جلسه بیست و چهارم این سخنرانی ها و از قسمت «ولایت» کتاب فوق (صفحات 533 و 534) انتخاب شده است.

 

چقدر به گوش آدم آشناست این حرف‌ها ...

اگر درست دقت کنید برادرها ، این معنایی که از ولایت بنده گفتم، دقیق ترین و ظریف ترین معنایی است که می‌شود درباره ولایت تشریح کرد، می‌شود بیان کرد، از قرآن هم این در می‌آید.حالا گوش کنید تا من آیات را برایتان بخوانم، که در این آیات سوره مائده، هم به جنبه مثبت ولایت یعنی پیوند داخلی ، هم به جنبه ی منفی ولایت ، یعنی قطع پیوند خارجی، هم به بعد دیگر ولایت ، یعنی ارتباط و اتصال با ولی - ولی یعنی آن قطب، یعنی آن قلب، یعنی آن حاکم و امام - به همه ی این چیزها اشاراتی رسا شده است، حالا دقت کنید تا مطلب به دست بیاید.

«یاایها الذین آمنوا» ای کسانی که ایمان آورده اید، «لا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء» یهود و نصارا را ، یهودیان و مسیحیان را اولیای خود نگیرید.اولیا جمع ولی است، ولی از ولایت است.ولایت یعنی پیوستگی، ولی یعنی پیوسته و پیوند زده.یهود و نصاری را پیوند خوردگان و پیوستگان با خود مگیرید، انتخاب مکنید. «بعضهم اولیاء بعض» آنها بعضی اولیا و هم جبهگان و پیوستگان بعضی دیگرند.نگاه نکنید که بلوک هایشان از همدیگر جداست.در معنا، برایت ضدیت با اصالت های شما، همه یک جبهه اند. «بعضهم اولیاء بعض» بعضی هم جبهه ی بعضی دیگرند. «و من یتولهم منکم» هر کس تولی کند با آنان - تولی یعنی ولایت را پذیرفتن، از باب تفعل - هرکسی که قدم در وادی ولایت آنها بگذارد و پیوند بزند خودش را با آنها، مرتبط کند خودش را با آنها، رابطه برقرار کند، «فانه منهم» بی گمان او از خود آنان است. «ان الله لا یهدی القوم الظالمین» و خدا مردمان ستمگر را هدایت نخواهد کرد.

                  

«فتری الذین فی قلوبهم مرض» آن کسانی که در دل‌هایشان بیماری هست، ترجمه کردیم بیمار دلان، «فتری الذین فی قلوبهم مرض» آن کسانی که در دل بیماری و مرض دارند ، آنها را می‌بینی؟ «یسارعون فیهم» می‌شتابند در میان جبهه ی دشمنان دین، قناعت نمی‌کنند به اینکه بروند طرف آنها، بلکه می‌شتابند؛ قناعت نمی‌کنند به اینکه تا پهلویشان بروند، می‌روند تا آن اعماق جبهه‌شان.اگر بپرسی آقا چرا این‌قدر با دشمن دین می‌سازی؟ با کسی که می‌دانی ضد دین است، چرا ضدیت نمی‌کنی، هیچ، دوستی هم به خرج می‌دهی؟ اگر این را از او بپرسی، در جواب چنین می‌گوید: «یقولون نخشی ان تصیبنا دائره» می‌گویند می‌ترسیم یک آسیبی به ما برسد؛ اگر دوستی نکنم، می‌ترسم به من آسیبی برسانند یا برساند.چقدر به گوش آدم آشناست این حرف‌ها. « نخشی ان تصیبنا دائره » می‌ترسیم برایمان دردسری درست بشود، می‌ترسیم برایمان اسبان زحمتی درست بشود؛ ببینید چه کلمات آشنایی است، همین است «نخشی ان تصیبنا دائره».

خدا در جواب اینها چه می‌گوید؟ می‌فرماید: «فعسی الله ان یاتی بالفتح او امر من عنده» امید است که خدا پیروزی را نصیب جبهه مومن کند، یا یک حادثه ای از پیش خود، به سود آنان پدید آورد.بعد که این کار بشود، آن وقت، «فیصبحوا علی ما اسروا فی انفسهم نادمین» تا این بدبخت هایی که با آنها ساخته بودند، پشیمان بشوند، روسیاه بشوند، بگویند دیدی چه غلطی کردیم، اگر می‌دانستیم که جبهه مومن این جور پیروزمند و نیرومند خواهد شد، با دشمن دین، با دشمن خدا نمی‌ساختیم؛ خودمان را بی‌آبرو نمی‌کردیم.

«و یقول الذین آمنوا»؛ بعد از آنی که آنها خودشان را مفتضح کردند و با دشمنان ساختند، مومنین چه می‌گویند؟ آن کسانی که ایمان آوردند می‌گویند: «ا هولاء الذین اقسموا بالله جهد ایمانهم انهم لمعکم»،مومنین، بیچاره ها دربهت و حیرت فرو‌می‌روند، اِ ! همین ها بودند،این چهره های خوش ظاهر و موجه، قسم می‌خوردند، با سوگند های غلاظ و شداد که ما هم با شما هم عقیده ایم، ما هم با شما اختلافی نداریم، ما هم همین حرفی که شما می‌زنید، می‌زنیم؛ در مقام بیان، این جور با آدم حرف می‌زدند؛ بعد معلوم شد که دل های اینها مریض بوده و علی رغم ظاهر نیکشان، دل های چرکین و نفاق آمیز داشتند.مومنین آن روز می‌گویند عجب ! ببین چه قسمی می‌خوردند اینها.همان هایند اینها؟ «ا هولاء الذین اقسموا بالله جهد ایمانهم» آیا همین ها هستند، آنهایی که سوگند می‌خوردند به خدا، سوگند هایی سخت و غلیظ؟ « انهم لمعکم» که با شما هستند.با شما هم عقیده و همفکرند.

«حبطت اعمالهم» پوچ و بیهوده و نابود شد کارهایی که کرده بودند؛ «فاصبحوا خاسرین» زیانکار گشتند، زیانکاران واقعی.

 

به همت مرتضی صیاد

  • ۹۲/۰۵/۱۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">