نجات آیت الله به قلم خانم عارفی نژاد
چرخه قانونی در بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری اگر چه به پایان رسیده است ولی عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی هنوز هم در کانون توجهات برخی محافل و رسانه های سیاسی داخل و خارج کشور قرار دارد. و البته آیت الله هاشمی در اقدامی قابل تأمل و تقدیر با تمکین نظر شورای نگهبان و عدم همراهی با افواه سیاسی بعضا آلوده به غرض، در تداوم فضای امن و قانون مدار انتخاباتی قدمی با ارزش برداشت. لیکن از آنجا که هنوز هم برخی اظهار نظرهای گلایه آمیز، پیرامون چرایی عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی در خارج و داخل کشور در جریان است، اشاره به نکاتی در این باره ضروری می نماید.
چرخه قانونی در بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری اگر چه به پایان رسیده است ولی عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی هنوز هم در کانون توجهات برخی محافل و رسانه های سیاسی داخل و خارج کشور قرار دارد. و البته آیت الله هاشمی در اقدامی قابل تأمل و تقدیر با تمکین نظر شورای نگهبان و عدم همراهی با افواه سیاسی بعضا آلوده به غرض، در تداوم فضای امن و قانون مدار انتخاباتی قدمی با ارزش برداشت. لیکن از آنجا که هنوز هم برخی اظهار نظرهای گلایه آمیز، پیرامون چرایی عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی در خارج و داخل کشور در جریان است، اشاره به نکاتی در این باره ضروری می نماید.
نکته اول: ماجرای هماهنگی دشمنان بیرونی نظام و اصحاب فتنه در داخل کشور از مسایل غیر قابل انکاری است که به دلیل وجود اسناد و شواهد فراوان برملا شده حکایت از آن دارد که آیت الله هاشمی در پروژه مشترکی «نقش یک قربانی» را ایفا می کند. لذا در این راستا از سویی تمامی جریانات ضد انقلاب اختلافات ظاهری خود را کنار گذاشته و یکپارچه به حمایت از نامزدی آقای هاشمی برخواستند؛ و از سوی دیگر مقامات رسمی و رسانه های غربی در اظهارات خود حمایتشان را از این کاندیداتوری صریحا اعلام کردند. البته، حمایت غیرقابل توجیه آقای هاشمی از فتنه 88 در تیز کردن دندان طمع مجموعه یاد شده بیتأثیر نبوده است و موافقت ایشان با این مهم زمینه را برای این سوء استفاده آماده نمود.
اکنون سوال این است که آیا شورای نگهبان با عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی ایشان را از قربانی شدن در پروژه مشترک دشمنان بیرونی نجات نداده است؟
نکته دوم: عصبانیت اصحاب فتنه از این حرکت شورای نگهبان امری طبیعی است، لیکن آیا اصحاب فتنه دلسوز این شخصیت برجسته نظام هستند یا با رجوع به دوران گذشته ریاست ایشان می توان براحتی دریافت که بیشترین و بدترین حرف و حدیث ها از دهان همین به اصطلاح دوستان امروزی بیرون آمده است. آیا آنها نبودند که در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی ایشان را طرفدار «اشرافیت»! «بی توجه به محرومان و مستضعفان»! «بر باد دهنده بیت المال»! «سازشکار»! «دور شده از خط امام»! و... معرفی میکردند؟ مگر لقب «عالیجناب سرخپوش»، اتهام دست داشتن در قتل های زنجیره ای و خلاف شرع و قانون بودن حضور هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و صدها نمونه دیگر از این دست از جانب چه کسانی مطرح شد؟
خودتان قضاوت کنید! با کدام محاسبه عقلی و منطقی می توان آنها را دوستدار واقعی آقای هاشمی تلقی کرد؟
نکته سوم: دلایل عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی هرچه که باشد، آنچه که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد سن و وضعیت جسمانی ایشان است. بحث این جاست که آیا مسئولیت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام که حداکثر روزی 2الی3 ساعت وقت آنهم در جلسات را نیازمند است با وظایف ریاست جمهوری که کار بی وقفه شبانه روزی، جلسات، کارگروه ها، سفرهای داخلی و خارجی و مدیریت یکپارچه و منسجم را میطلبد اساسا قابل مقایسه است؟ در حالیه آیت الله هاشمی صرف نظر از 80 ساله بودنشان، به توصیه پزشکان نباید از روزی 4 ساعت بیشتر فعالیت داشته باشند و حتی از سفرهای طولانی هوایی و زمینی سخت منع شده اند.
لذا بدیهی می نماید که حتی اگر دسیسه طمع ورزی جریانات برانداز، و رفتار شخص آقای هاشمی در ماجرای فتنه 88 را هم در عدم تأیید صلاحیت ایشان مؤثر ندانیم، کهولت سن و بعضا ناتوانی جسمی ایشان در انجام امور دلیل مکفی و موجهی برای این تصمیم شورای محترم نگهبان می نماید.
- ۹۲/۰۳/۰۹